«لغت نامه دهخدا»
[زَ / زِ] (اِ مرکب) باغ خوش و خرم. باغ باطراوت : فروزنده در صحن آن تازه باغ ز می شبچراغی بشب چون چراغ.نظامی. رجوع به تازه شود.