«لغت نامه دهخدا»
[تَ دَ] (ص مرکب) کسی که دستش فالج بود و یا رعشه داشته باشد. (ناظم الاطباء). چلاق. آنکه دستش ازکارافتاده باشد: اَکنَع؛ مرد تباه دست. (منتهی الارب).