تبعث

«لغت نامه دهخدا»

[تَ بَعْ عُ] (ع مص) برآمدن و روان شدن: تبعث منه الشعر و غیره؛ برآمد و روان شد. (منتهی الارب).برآمدن و روان شدن شعر و جز آن از وی. (ناظم الاطباء).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر