«لغت نامه دهخدا»
[تَ] (ع مص) بامداد کردن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). || پیش آمدن. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). پیش شدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). || گزاردن نمازگزار نماز را اول وقت آن. (از اقرب الموارد) (قطر المحیط). آمدن نماز را در اول وقت آن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). || بامداد رفتن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). || بامداد آمدن بر کسی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). آمدن کسی را بامداد. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). || شتاب کردن بسوی کسی هر وقت که باشد. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). || پگاه خیزانیدن کسی را بر یاران او. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).