«لغت نامه دهخدا»
[تَ] (ع مص) ناسپاسی کردن نعمت را و کم شمردن و گفتن که نیست مرا و نیست نزد من. (از قطر المحیط) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). کافرنعمتی کردن و اندک شمردن نعمتی که خدای تعالی داده باشد. (آنندراج). کفران نعمت کردن. واموی گفت: کم شمردن است چیزی را که خدا به او عطا نموده است. و در حدیث: لاتجدفوا بنعم الله. (از اقرب الموارد). || راندن ملاح کشتی را با پارو. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط).