«لغت نامه دهخدا»
[تَ] (ع مص) تمام شدن سال. (تاج المصادر بیهقی). تمام کردن سال. (زوزنی) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). || بیرون آمدن از چیزی. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). || پاره پاره کردن چیزی. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). || نسبت دادن جرم بکسی. (از اقرب الموارد).