اجهاء

«لغت نامه دهخدا»

[اِ] (ع مص) بخیلی کردن: اجهی فلان علینا؛ بخیلی نمود بر ما. (منتهی الارب). || هویدا و روشن گردیدن راه. (منتهی الارب). || باردار ناشدن زن. یقال: اجهت فلانه علی زوجها؛ اذا لم تحبل. (منتهی الارب). || گشاده شدن هوا. || بهوای گشاده رسیدن. (منتهی الارب). || واگشوده شدن آسمان از ابر. وقت واگشودگی آسمان رسیدن. بی ابر شدن آسمان. (زوزنی). یقال: اَجْهَت لنا السّماء؛ ای انقشع عنها الغیم و اَجْهَینا. (منتهی الارب). || بی سقف شدن خانه. (زوزنی). بی ستر شدن خیمه. (تاج المصادر بیهقی). خراب شدن خانه.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر