«لغت نامه دهخدا»
[اِ تِ] (ع مص) آماده شدن. || برانگیخته شدن. کوشش کردن در رفتن. جنبیدن برای برخاستن. || بر سر دو پای نشستن. || راست نشستن بر سرین. || فراهم آمدن. || خویش را درچیدن. || دامن برچیدن برای کار. (منتهی الارب).