استادکاری

«لغت نامه دهخدا»

[اُ] (حامص مرکب) صفت استادکار. مهارت :
بچابک دستی و استادکاری
کنی در کار این قصر استواری.نظامی.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر