«لغت نامه دهخدا»
[اِ نُ زَ] (اِخ) ابوالولید احمدبن غالب بن زیدون قرطبی. او شاعری مشهور است. در صغر سن از پدر یتیم ماند و بجهد خویش در ادب و شعر براعت یافت. در جوانی عاشق دختری ولاده نام گشت و ولاده را عاشقی دیگر موسوم به ابن عبدوس بود که به آزار و ایذاء ابن زیدون کمر بست و عاقبت او را گرفتار حبس و بند کرد. پس از رهائی از زندان مدتی پنهان و آواره روزگار گذاشت سپس در سال 441 ه .ق . به اشبیلیه بخدمت معتضد بالله اشبیلی پیوست و بدربار او محترم میزیست و به روزگار معتمد فرزند معتضد بالله مقام وزارت یافت و بترغیب او معتمد بشهر قرطبه لشکر کشید و آنرا متصرف شد و تختگاه خویش کرد. در 462 آنگاه که یهود اشبیلیه علم طغیان افراشتند او به اطفاء نائرهء عصیان مأمور گشت و بدان شهر بعارضهء تب درگذشت. مولد او به سال 394 و وفات در سنهء 463 بوده است.