«لغت نامه دهخدا»
[اِ نُ طی یَ] (اِخ) ابوبکر محمد بن عمر بن عبدالعزیزبن ابراهیم بن عیسی بن مزاحم. پدرش از مردم اشبیلیه و مولد و منشأ او قرطبه است. وی در اشبیلیه حدیث و ادب آموخت و در لغت و حدیث و فقه و تاریخ، خاصه تاریخ اشبانیه (اسپانیا)(1)و رجال آن ناحیت براعت یافت. ابوالحزم خلف بن عیسی و ابن فرضی از شاگردان اویند. چندی بتوسط ابوعلی قالی از دست حکم بن ناصر منصب قضا و مدتی ریاست شرطه داشت. او راست: کتاب تاریخ فتح اندلس، مشتمل بر وقایع آن ملک از آغاز سلطهء مسلمین تا زمان عبدالرحمن سیم. کتاب تصاریف الافعال. کتاب المقصور و الممدود. و قطعاتی از شعر. وفات او367 ه .ق . و قوطیه که صاحب ترجمه بدو منسوب است لقب جدهء پدری او یکی از شاهزاده خانمهای اشبان (اسپانیا)(2) است مسماه بسارا، و این زن دختر وبه(3)بن غیطشه(4) پادشاه قوطی(5) بوده است. و پس از فتح اندلس به دست طارق مولی موسی بن نصیر، این زن بشکایت از عمّ خویش ارطباس(6) به شام نزد هشام بن عبدالملک رفت و عیسی بن مزاحم جدّ محمد صاحب ترجمه او را بزنی کرد و او با عیسی شوی خود با سفارش نامهء خلیفه باندلس رفت و عامل عبدالملک بدانجا دست ظلم ارطباس از او کوتاه کرد. (1) - Espagne. (2) - Espagne. (3) - Oppas. (4) - Witiza (?). (5) - Les Visigoths. (6) - Ardabaste.