«لغت نامه دهخدا»
[دَ] (مص مرکب)فروپوشانیدن. مستور کردن. نهان کردن. پوشانیدن : و آب بسبب کثرت و انبوهی آن میل را بازپوشانیده است. (تاریخ قم ص297).