«لغت نامه دهخدا»
[شُ دَ] (مص مرکب)عمل باقی دار. کسری پیدا کردن. از حاصل عملی مالی بر ذمهء کسی ماندن که از عهدهء ادای آن برنتواند آمد. (یادداشت مؤلف).