بخیر

«لغت نامه دهخدا»

[بِ خَ / خِ] (ق مرکب)(1) بخوشی و خوبی. بعافیت و رستگاری. بسلامتی و تندرستی. بعاقبت و سرانجام نیک. بقصد و ارادهء نیک. (ناظم الاطباء).
- بخیر و خوبی؛ صحیح و سالم و بسلامتی. (ناظم الاطباء).
(1) - از ب + خیر.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر