«لغت نامه دهخدا»
[بَ] (ع مص)(1) شکستن چهارمغز و بادام. (منتهی الارب) (آنندراج). شکستن گردکان و بادام. (ناظم الاطباء). شکستن گردو و بادام. (از اقرب الموارد). (1) - از باب نَصَرَ. (از منتهی الارب).