بر آهو سوار شدن

«لغت نامه دهخدا»

[بَ سَ شُ دَ](مص مرکب) به آهو سوار شدن. کنایه از جلد و شتاب رفتن. (آنندراج) :
شدند آن هزبران آئین شکار
بر اندازِ آهو بر آهو سوار.هاتفی (آنندراج).
چون روان شد شاه شیرافکن به آئین شکار
ازبرای شیر کشتن گشت بر آهو سوار.
امیرخسرو (آنندراج).
|| کنایه از ارادهء بسیار دویدن کردن و تیز رفتن. (آنندراج).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر