برخش

«لغت نامه دهخدا»

[بَ رَ] (اِ) پشت ستور باری. (منتهی الارب). پشت اسب. (برهان) (انجمن آرا) (آنندراج) :
روز هیجا از سر چابک سواری بردری
از برخش و ران اسب خصم کیمخت و بغند.
سوزنی.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر