بر رو

«لغت نامه دهخدا»

[بَ رِ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب)مرادف بر رخ. یک سمت رو. کنایه از رخسار. (آنندراج) :
گذشت از آن بر رو زلف با خطش سر زد
کنون نهاده ز هر حلقه چشم بر کمرش.
کلیم (آنندراج).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر