«لغت نامه دهخدا»
[بَ گَ] (حامص مرکب)برزگری. زراعت. کشاورزی : ... و زنانشان نیز برزیگری کنند. (حدود العالم). هیس؛ جمیع اسباب برزیگری از جفت گاو و جز آن. (منتهی الارب). رجوع به برزگر شود.