برزین

«لغت نامه دهخدا»

[بَ] (اِ) آتش. (برهان) (انجمن آرا) (غیاث اللغات) (آنندراج). نار. (برهان). انگشت افروخته. آذر :
ز برزین دهقان و افسون زند
برآورده دودی بچرخ بلند.نظامی.
|| برزن. (دهار). صحرا و کوی و محله. (برهان). رجوع به برزن شود.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر