«لغت نامه دهخدا»
[بَ یِ] (اِمص) فرسایش : ما مانده شدستیم و گشته سوده ناسوده و نامانده چرخ گردا برسایش ما را ز جنبش آمد ای پور درین زیر ژرف دریا.ناصرخسرو. رجوع به سودن و سایش شود.