«لغت نامه دهخدا»
[پَ دَ / دِ] (ن مف) بسوده. لمس شده. بدست سوده. || دانسته شده. || رهائی یافته. || یازیده. درازکرده. || بالیده. || پرداخته.(1) (1) - تمام معانی جز لمس شده و بپسوده، ظاهراً صحیح نیست و از حدسهای غلط است در دو شاهد پرماسیدن.