پژهش

«لغت نامه دهخدا»

[پُ هِ ] (اِمص) پژوهش. مقابله :
آنکه او این سخن شنید ازش
باز پیش آرد تا کند پژهش.
در حاشیهء لغت نامهء اسدی نسخهء نخجوانی این لفظ بمعنی مقابله و روبرو کردن و شعر رودکی به شاهد آمده است در فرهنگ اوبهی نیز لغت پژهش بمعنی مقابله آمده است. لکن ظاهراً کلمه مخفف پژوهش است در همهء معانی آن.
پژیدن.
[پَ دَ] (مص) در فرهنگ شعوری بمعنی پزیدن و پختن و طبخ آمده است. و آن ظاهراً صورتی از پزیدن است.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر