«لغت نامه دهخدا»
[پَ مَ دَ] (مص مرکب) پس آمدن با...؛ غلبه کردن بر. حریف شدن به. برابری کردن با : من از پس او برنمی آیم. -پس آمدن (مطلق)؛ بازگشتن. -امثال: سکهء شاه ولایت هرجا رود پس آید.