«لغت نامه دهخدا»
[پِ] (اِخ)(1) پکن. خانبالیغ نام پایتخت سلسله سلاطین کین که با سلاطین سونگ در آخر قرن ششم هجری بر آسیای شرقی و سواحل اقیانوس کبیر یعنی دو مملکت کره و چین اصلی حکومت میکردند سلاطین کین رؤسای یک دسته از زردپوستان منچو بودند که بر ختا یعنی چین شمالی مسلط آمده و بر آن سرزمین حکومت میکردند و نسبت به چینیها قومی خارجی محسوب میشدند پایتخت این سلسله گاهی شهر پکینگ (پکن) بود و گاهی شهر کائی فونگ در کنار نهر زرد (هوانگهو)(2). چنگیزخان در سال 612 ه . ق. شهر پکینگ را مسخر کرد. قوبیلای قاآن پس از آنکه خود را قاآن و امپراطور خواند مقر سلطنت خود را در شهر قدیم پکینگ قرار داد و اسم آن را برگردانده خان بالیغ یعنی مقرّ خان گذاشت. هولاکو پس از تسخیر دارالخلافه نصف غنایمی را که از غارت آن شهر بدست آورده بود به خان بالیغ پیش برادر خویش قوبیلای قاآن بعنوان هدیه و پیشکش روانه داشت. (از تاریخ مغول اقبال صص161-163). پکن اکنون پایتخت هوپه(3) است و 800 هزار تن سکنه دارد. رصدخانه و کتابخانه های عمومی و ابنیهء زیبای آن مورد توجه است و آن سابقاً به چند قسمت تقسیم میشد شهر خارجی یا قسمت چینی و شهر داخلی یا قسمت تاتاری یا منچوئی و شهر زرد یا امپراطوری و شهر سرخ یا قسمت ممنوع که کاخ امپراطور در آنجا بود. صاحب قاموس الاعلام ترکی گوید: پکن یا پکینگ شهری بزرگ پایتخت دولت کین است و در میان دو رود «پی هو» و «یونگ تینگ هو» واقع است در کنار جنگلی و در 55 هزارگزی جنوب سد مشهور و 130 هزارگزی شمال غربی خلیج پیچیلی در 39 درجه و 54 دقیقهء عرض شمالی و 114 درجه و 6 دقیقهء طول شرقی واقع است طول این شهر از شمال به جنوب 8500 گز و عرض متوسط آن 7000 گز است و طول حصار این شهر 33000 گز باشد. لکن سکنهء آن متناسب با وسعت این شهر نیست بیشتر اطراف این شهر خالی از سکنه و قبرستان و باغچه ها و ویرانه هاست این شهر که سابقاً مردمش تخمیناً بچندین میلیون می رسیده است امروز شاید در حدود نیم میلیون جمعیت دارد و از دو قسمت یعنی شهر چینی و شهر تاتاری و 12 محلهء دیگر مرکب است. پکن تاتاری در قلعهء درونی واقع است و پکن چینی در خارج آن است. مردم آنجا قسمی منچو و قسمی دیگر تاتارند و نزدیک صدهزار تن مسلمان و عده ای مسیحی باشند و ارباب حرف و صنایع بیشتر مسلمانانند و مسیحیان غالباً ساعت سازی دارند. باروهای اطراف این شهر نهایت مرتفع و وسیع است و دو کوچهء وسیع آنجا هست لکن کوچه های دیگر بسیار تنگ است و هر کوچه دروازه ای دارد که به شب آنرا بندند و کوچه ها پیاده رو ندارد و خانه ها در یک ردیف و رسته ساخته نیست سفالها که بام سقفها را با آن پوشانند رنگارنگ است و هر صنفی از مردم آنجا را رنگی خاص است و شهر را دوازده دروازه است و بر حصار شهر عده ای کثیری برجها و باروهاست و پیرامو�� این شهر خندقی بعرض 18 متر است در زمستان این خندق از آب مملو شود و به تابستان کمی از آن برجای ماند و گنده گردد و هوای شهر را ناسالم کند بهترین ابنیهء این شهر خانهء حکمران و خانه های اعضاء حکومت است که در قسمت تاتارها واقع است. در قدیم اقامت چینیان و تاتارها در آنجا ممنوع بود لکن این منع امروز برداشته شده است و چینیان بدرون آن تجاوز کرده و تجارت را در دست گرفته اند و سرای حاکم و چند جنگل و تپه و دریاچهء مصنوعی و باغچه ها و کوشک های متعدد در آنجا واقع است و در حقیقت جائی مزین و مفرّح باشد بر روی یکی از این دریاچه ها پلی به ده چشمه از مرمر کرده اند و در اطراف سرای حاکم چندین معبد بزرگ هست و در دیگر جوانب شهر نیز خانه های مزین و مهمانخانه ها و بت خانه های جسیم و پاره ای طاق نصرتها (خازه) باشد. و مدرسهء بزرگی برای آزمایشها و امتحانات علمی و آموزشگاهی برای آموختن زبانها و فنون جدیده و کتابخانهء بزرگ از طرف یسوعیین و یک مطبعه و یک رصدخانه در آنجا دائر است و مسلمانان را چندین مسجد جامع هست بنابگفتهء چینیان شهر پکن در 1200 ق.م. تأسیس شده است و در 1125 م. چنگیزخان آنجا را تسخیر کرد و نبیرهء او قوبلای قاآن بر توسیع و تزیین شهر پرداخته است و در 1644 م. به ضبط قوم منچو درآمده و حکومت آن امروز در دست همین قوم است. در 1662 م. سیصد هزارتن از زلزله تلف شده اند و باز هفتاد سال پس از آن ده هزار کس بزلزله بمرده اند و در 1860 انگلیسها و فرانسویها متفقاً شهر را ضبط کرده و معاهده ای بجبر با امپراطور آنجا بنفع خود بستند نخستین کس از اروپائیان که این شهر را دیدار کرده است مارکوپولو است. - انتهی. (1) - Pekin . Pe-King. (2) - تاریخ مغول عباس اقبال ص6. (3) - Ho-Pe.