پیروز شدن

«لغت نامه دهخدا»

[شُ دَ] (مص مرکب) غالب گشتن. مظفر گشتن. فیروزی یافتن. فاتح گردیدن. کامیاب شدن. ظفر یافتن. انجاح. نجح. (منتهی الارب). نجاح. (منتهی الارب) :
چو آگاهی آمد بنزدیک شاه
که خرّاد پیروز شد با سپاه
بجز کینهء ساوه شاهش نماند
خرد را به اندیشه اندر نشاند.فردوسی.
چو پیروز شد دزد تیره روان
چه غم دارد از گریهء کاروان.سعدی.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر