پیروزه پوش

«لغت نامه دهخدا»

[زَ / زِ] (ن مف مرکب)پوشیده از پیروزه. پیروزه درو درنشانیده :
تو گفتی که بر تخت پیروزه پوش
گهر ریخت هندوی گوهرفروش.
اسدی (گرشاسب نامه).
|| (نف مرکب) پوشندهء پوشش پیروزه ای. پوشندهء جامهء پیروزه رنگ.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر