پیش انداختن

«لغت نامه دهخدا»

[اَ تَ] (مص مرکب)تقدم دادن. مقدم داشتن. جلو انداختن. سبقت دادن. پیش افکندن. زودتر از موعد مقرر داشتن. پیش از هنگام موعود مقرر داشتن چنانکه بیمار نوبت تب را و زن روزهای ناپاکی را.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر