پیش تاز

«لغت نامه دهخدا»

(نف مرکب) آنکه قبل از دیگران برابر رود. آنکه بجلو تازد. طلایه. ج، پیش تازان؛ پیش تاز عرصهء بلاغت یا شجاعت.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر