«لغت نامه دهخدا»
[تَءْ مُ ری ی] (ع اِ) (از «أم ر») تاموری. تؤمری. کسی. احدی. (منتهی الارب). مذکر و مؤنث در وی یکسان است. (منتهی الارب). و بدین معنی رجوع به تامور و تأمور شود.