«لغت نامه دهخدا»
[تَ بَرْ را تَ] (مص مرکب)بیزار بودن. بیزاری جستن : یاران شدند آتش سخن کاین چیست کار آب کن نوروز نو زآب کهن خط تبرّا داشته.خاقانی. رجوع به تبرّا و تبرؤ و دیگر ترکیب های آن شود.