بازپس هشتن

«لغت نامه دهخدا»

[پَ هَ / هِ تَ] (مص مرکب) بازپس گذاشتن. بازپس نهادن. ذخیره کردن. || ترک کردن. بعقب افکندن :
نه حق را بازپس هشتم نه(1) باطل
نکردم(2) فرق از معروف، منکر.ناصرخسرو.
و رجوع به بازپس گذاشتن و بازپس نهادن شود.
(1) - ن ل: ز.
(2) - ن ل: بکردم.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر