«لغت نامه دهخدا»
[پَ هَ / هِ تَ] (مص مرکب) بازپس گذاشتن. بازپس نهادن. ذخیره کردن. || ترک کردن. بعقب افکندن : نه حق را بازپس هشتم نه(1) باطل نکردم(2) فرق از معروف، منکر.ناصرخسرو. و رجوع به بازپس گذاشتن و بازپس نهادن شود. (1) - ن ل: ز. (2) - ن ل: بکردم.