بخورشیشه

«لغت نامه دهخدا»

[بَ / بُ شی شَ / شِ] (اِ مرکب) چندی از عطریات باشد که با آب تر کنند و بر آتش نهند تا مجلس معطر شود. (برهان قاطع) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء). چندی از عطریات یکجا به آب یا بشربت تر کرده در مجلس بر آتشدان می نهند چون دود از آن برمی آید همهء مجلس معطر می شود. (شرفنامهء منیری). لخلخه. (سروری از آنندراج). خان آرزو می گوید: بخورشیشه آن باشد که خوشبویها در شیشه کرده آدمی را دهند تا بو کند و این اکثر بر امراض دماغی دیده شده. (آنندراج).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر