«لغت نامه دهخدا»
[بَ] (ص مرکب) پولی که عیارش نه به اندازه است و بقلب شبیه تر است. مسکوکی که قلب و یا بار بیش از حد دارد. دیرمَدار: سکهء بدرو. (یادداشت مؤلف).