«لغت نامه دهخدا»
[بَ یَ / یِ] (ص مرکب) این کلمه را مؤلف در متنی معتبر دیده اند که معادل (شَزْر) به کار رفته است بمعنی باژگونه و چپار تافتن ریسمان در مقابل فرورویه تافتن آن که ترجمهء یَسْر است. (یادداشت بخط مؤلف). صاحب منتهی الارب آرد: شزر الحبل؛ بازگونه تافت رسن را یا از چپ تاب داد. (منتهی الارب). مقابل یَسْر؛ فرو رویه تافتن به اینکه دست راست را به سوی خود درکشی. (منتهی الارب).