برونده

«لغت نامه دهخدا»

[بَرْ وَ دَ / دِ] (اِ) پرونده. سله و سبد و بستهء قماش، که به عربی رَزمه خوانند. (از برهان). سلهء قماش، أی سبد و بغچهء جامه. (شرفنامهء منیری). شملهء قماش. (لغت فرس اسدی) :
خواجه به برونده اندرآمد ایدر
اکنون معجب شده ست از بر رهوار.آغاجی.
و رجوع به پرونده شود.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر