«لغت نامه دهخدا»
[پُ] (اِ مرکب) آهنی باشد چون چند شانهء بهم پیوسته گرفتن گرد و موی زاید را از ظاهر بدن اسب و استر و غیره. قشو. فِرجول. کبیجه. فرجون.