پهن پشت

«لغت نامه دهخدا»

[پَ پُ] (ص مرکب) که پشتی فراخ و با پهنا دارد.آنکه دارای پشت عریض است. اثبج. (تاج المصادر):
سخت پای و ضخم ران و راست دست و گردسم
تیزگوش و پهن پشت و نرم چرم و خردموی.
منوچهری.
تیزگوشی پهن پشتی ابلقی
گردسمی خردمویی فربهی.منوچهری.
ط پهن پیشانی.
[پَ] (ص مرکب) که پیشانی فراخ و گشاده دارد.اصفح. (منتهی الارب).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر