«لغت نامه دهخدا»
[کَ دَ] (مص مرکب)مآل اندیشی کردن. عاقبت اندیشی کردن. احتیاط بکار بردن. آخربینی کردن. آخر دیدن. رجوع به پیش بینی شود : خردمندی و پیش بینی کنی توانایی و پاک دینی کنی.فردوسی.