پیکارساز

«لغت نامه دهخدا»

[پَ /پِ] (نف مرکب) که پیکار سازد. که جنگ در اندازد. که رزم آغازد. که حرب ترتیب دهد :
ز بس خشت گردان پیکارساز
شده پیل چون در نیستان گراز.اسدی.
نمدپوشی آمد بجنگش فراز
جوانی جهانسوز پیکارساز.سعدی.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر