«لغت نامه دهخدا»
[تَءْ] (ع مص) تباه کردن میان قوم. (تاج المصادر بیهقی). برآغالانیدن و برانگیختن. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). ||درهم پیچیده ساختن درختان را. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (آنندراج) (ناظم الاطباء).