لغت نامه دهخدا

کلمه
آب بخش کن
آب برز
آب برین
آب بزرگ
آب بقا
آب بن
آب بند
آب بندی
آب بنفشه
آب بوری
آب بین
آب بینی
آب بینی
آب پاش
آب پاشی
آب پخته
آب پز
آب پشت
آب پنیر
آبت
آبتاب
آب تابه
آب تاختن
آب تبرستان
آب تبریه
آب تراز
آب ترازو
آب تراش کردن
آب تره
آب تنزیه
<صفحه 4>