تأسیس کردن

«لغت نامه دهخدا»

[تَءْ کَ دَ] (مص مرکب)بنیاد کردن. بنیاد افکندن. بنا کردن. دایر کردن. تأسیس نهادن. برپا کردن. رجوع به تأسیس شود.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر