«لغت نامه دهخدا»
[پَ / پِ رَ تَ] (مص مرکب)بجنگ رفتن. بحرب رفتن: پسری را با سی هزار مرد به طوس سپارد تا به پیکار رود. (فارسنامهء ابن البلخی).